مرغ

 

یه مرغه می ره مغازه میگه آقا تخم مرغ دارین ؟

مغازه دار  می گه مگه خودت تخم نمیذاری!

مرغه میگه  نه آخه لوله ها مو بستم

 

و طن

 

از یکی می پرسند که با وطن جمله بساز ؟

می گه رفتم حمام و تنم را  شستم!

میگن با این ت نه با ط دسته دار؟

می گیه با طی دسته دار هم شستم !!!!

 

به دانش اموز گفته میشود

 

 

به دانش آموزی گفته می شود که با توله سگ یک جمله بساز؟

دانش آموز می گه طول سگ ضربدر  عرض سگ  برابر با مساحت سگ

این ترانه بوی نان نمی دهد

 

 

 

این ترانه بوی نان نمی دهد
از قدیم همچنان نمی دهد

نان همیشه توی سفره است، پس
پشت سفره بوی نان نمی دهد

این خبر تکان دهنده است لیک
آن خبر مرا تکان نمی دهد

بانک وام ازدواج می دهد
لیک وام زایمان نمی دهد

کلّه پز عدالتش صحیح نیست
مغز می دهد، زبان نمی دهد

هر که دل به دست این سپرده است
لاجرم به پای آن نمی دهد

منطقاً قبول هم نمی شود
هر کسی که امتحان نمی دهد

روزگار با تمام ما بد است
دسته هم به دستمان نمی دهد

هیچکس برای ارتقای تو
چار پلّه نردبان نمی دهد

نردبانی از قضا اگر دهد
نردبانِ رایگان نمی دهد

نردبان خوب را کرایه کن
از کسی که او گران نمی دهد

یک سوال خوب: وقت فوتبال
رادیو چرا اذان نمی دهد؟

هیچ کنگره برای این غزل
سکّه ای به دستمان نمی دهد

اميد مهدي نژاد / لوح

 

رزم رستم و ویروس

رزم رستم و ویروس

                    به نام خداوند ويروس گارد

كنون رزم Virus و رستم شنو / دگرها شنيدستي اين هم شنو

كه اسفنديارش يكي Disk داد / بگفتا به رستم كه اي نيكزاد

در اين Disk باشد يكي File ناب / كه بگرفتم از Site افراسياب

چنين گفت رستم به اسفنديار / كه من گشنمه نون سنگگ بيار

جوابش چنين داد خندان طرف / كه من نون سنگگ ندارم به كف

برو حال مي‌كن بدين Disk، هان! / كه هم نون و هم آب باشد در آن

تهمتن روان شد سوي خانه‌اش / شتابان به ديدار رايانه‌اش

چو آمد به نزد Mini Tower اش / بزد ضربه بر دكمه Power اش

دگر صبر و آرام و طاقت نداشت / مر آن Disk را در Drive اش گذاشت

نكرد هيچ صبر و نداد هيچ لفت / يكي List از Root ديسكت گرفت

در آن Disk ديدش يكي File بود / بزد Enter آنجا و اجرا نمود

كز آن يك Demo شد پس از آن عيان / با فيلم و موزيك و شرح و بيان

به ناگه چنان سيستمش كرد Hang / كه رستم در آن ماند مبهوت و منگ

چو رستم دگرباره Reset نمود / همي كرد Hang و همان شد كه بود

تهمتن كلافه شد و داد زد / ز بخت بد خويش فرياد زد

چو تهمينه فرياد رستم شنود / بيامد كه ليسانس رايانه بود

بدو گفت رستم همه مشكلش / وز آن Disk و برنامه خوشگلش

چو رستم بدو داد قيچي و ريش / يكي ديسك Bootable آورد پيش

يكي Toolkit، Hard اندرش / چو كودك كه گردد پي مادرش

به ناگه يكي رمز Virus يافت / پي حذف امضاي ايشان شتافت

چو Virus را نيك بشناختش / مر از Boot Sector برانداختش

يكي ضربه زد بر سرش Toolkit / كه هر Byte آن گشت هشتاد Bit

به خاك اندر افكند Virus را / تهمتن به رايانه زد بوس را

چنين گفت تهمينه با شوهرش / كه اين بار بگذشت از پل خرش

دگر باره اما خريت مكن / ز رايانه اصلا تو صحبت مكن

قسم خورد رستم به پروردگار / نگيرد دگر Disk از اسفندیار

منبع: فرزاد-ع

 

دارایی

دارايي :

سالي كه گذشت كار من زاري بود !

پنهاني ود رد هاي من كاري بود !

 

دفترچه ي قسط هايم افزايش يافت

دارايي من فقط بدهكاري بود !!

لودر زمانه :

لودر زمانه :

گرد يد ن روزگار پير م كر ده

از شاد ي و از نشاط سير م كرد ه

 

يك  عمر شبيه «بولدوزر» بودم من

اما« لودر »زمانه زيرم كرده !!


 عليرضا رضايي

ای خدا دیسک دلم فرمت مکن

RE: شعر طنز
ای خدا دیسک دلم فرمت مکن
هارد من را خالی از برکت مکن
deltree کن شاخه های غصه را
سردی و افسردگی را هر سه را
ای خدا روز ازل cad داشتی؟
موس بود اما مگر پد داشتی؟
که چنین طرح 3d میزدی
طرح خود بر روی سی دی میزدی
آپشن غم را خدایا on مکن
فایل اشکم را خدایا ران مکن
نام تو پسورد درهای بهشت
آدرس ایمیل سایت سرنوشت

ورزش بانوان

نباشد مهم ورزش بانوان
که گفته است فردوسی این را عیان:
" ز نیرو بود  مرد را راستی "
که او را نگویند چون ماستی!!
ز نیرو بود راستی " مرد " را
نه زن های کم زور دلسرد را!
کِشد گرچه زن، غصه و درد را
ولی هست نیرو فقط مرد را!
بیارد به زن، مشکلاتش فشار
نیاید ورا لیک نیرو به کار
عجیب است و دور است از انتظار
که نیرو نشد مرتبط با فشار!!
کند زور بازو قوی، فرد را
ز نیرو بود راستی مرد را
بزن بچه و زن اگر خواستی
ز نیرو بود مرد را راستی!
زنان را نیاید چو نیرو به کار
نباید که ورزش کنند از قرار
ندارند زین رو به سالن نیاز
برای زنان، هیچ سالن نساز!
و زن هرچه هم کرد هِی جیغ و ویغ
از او کن تو ابزار ورزش دریغ
چه غم ورزشش گر پر از کاستی ست؟
ز نیرو فقط " مرد " را راستی ست!

سپاس دانشگاه آزاد

دانشگاه آزاد و درس!

در ثنای دانشگاه آزاد:
سپاس و ستايش دانشگاه آزاد را ، كه تركش موجب بي مدركي است و به كلاس اندرش مزيد در به دري ، هر ترمي كه آغاز مي شود موجب پرداخت زر است و چون به پايان رسد مايه ضرر ، پس در هر سالي دو ترم موجود و بر هر ترمي شهريه اي واجب...... از جيب و جان كه بر آيد ...... كز عهده خرجش به در آيد